بنام خدا
عباس امیری بازیگر بسیار دوست داشتنی ِ گیلانی هم به رحمت خدا رفت
ایشون قبل از بازیگری عکاس بودن
سالهای یکم دور که خیلی ها یادشون نیست و بزرگترا تعریف میکنن ایشون توی همین شهر خشکبیجار عکاس حرفه ای بودن
هنوز هم که هنوزه عکسهای گرفته شده توسط آقای امیری میاد برامون جهت کپی و تکثیر
از طرف کلیه مردم خشکبیجار درگذشت این عزیز رو به سوگوارانش تسلیت عرض میکنم
روحش شاد ، یادش گرامی ، راهش ماندگار
اطلاعات بیشتر
بنام خدا
پدرسوخته ها دیگر وقت برای تعمیر سیمهای تلفن بلاد را ندارید ؟بدهم پدر پدر سوخته اتان را در بیاورند پدر سوخته ها ؟
سه روز است که سیم تلفن همایونی ما پاره شده و گاهی بر اثر اتصالی 5 دقیقه ای وصل میشود و دوباره قطع میشود و در این سه روز سی بار زنگ زده ایم که قدم رنجه کنید . انگار با زبان خوش نمیشود . باید برای درس عبرت باقی ادارات بلاد هم که شده بدهیم همه شان از جلوی در اداره شان تا سر در شهرداری خر قلت بزنند پدر سوخته ها با همه شوخی با وقت ملت بلاد هم شوخی ؟ میخواهید نظم ادارات همایونی را زیر سوال ببرید پدر سوخته ها ! میخواهید روئسای خود را بی کفایت نشان دهید که موفق هم شدید پدر سوخته ها ! بروید تا نداده ایم سبیلتان را دود بدهند .دلمان خنک شد ، عجب اوجی گرفتیم
جواب اداره تلفن : 80 متر سیم برای مشکلی خرابی سیم تلفنتون مورد نیازه که ما این مقدار رو نداریم ، باید صبر کنید تا از شهر خمام بیاریم .
چه جالب : در این صورت اگه کابلهای یک منطقه کلا آسیب ببینه باید از خارج از کشور سیم وارد کنید !!!
جهت اطلاع آقایان بی کفایت : امروز 5 روزه که تلفن منزل به دلیل پارگی ( و پوسیدگی ) سیم قطع شده !
آخرین خبر : در واپسین ساعات اداری روز ششم بلاخره دو تن از نیروهای زحمت کش و مجاهد اداره تلفن اومدن وسیمهایی که از یک شهر دیگه وارد کردن بودن با سیم معیوب عوض کردن . از کلیه مسئولین این اداره که جلوی اسرائیلیای نامرد و آمریکایی های بی خدا آبرو داری کردن و نذاشتن که این ننگ تا یک هفته طول بکشه و سر 6 روز سر و تهش رو هم آوردن ، تشکر واجب و مستحب داریم
بنام خدا
طی یک نظر سنجی از مردم خشکبیجار مبنی بر اینکه آیا دوست دارید شهردارتون از بین خودتون باشه یا نه !!! به گفته بعضی ها ! ظاهرا مردم رای مثبت بیشتری از رای منفی دادند و ظاهرا دل مردم بیشتر با شهردار داخلیه .
حالا این رای گیری آیا زور گیری بوده 
یا آیا مبنای علمی ای هم داشته یا نه ! ما بیخبریم
خدایا چنان کن سر انجام کار
که آخر ز ایشان نشیم بر فرار
بنام خدا
ظاهرا طی مراسمی روز شنبه همین هفته ی آینده بخشدار محترم خشکبیجار آقای رستمی این شهر رو به مقصد خانه خودشون ترک میکنن . البته اصلا خودتونو نگران نکنید ایشون بازنشست شدن .
و همچنین آقای پیرخندان میز ایشونو تصاحب میکنن . از همینجا به ایشون تبریک عرض میکنیم و این مژده رو به ایشون میدیم که تک تک رفتار و گفتار و حرکاتشون از نظر دوستان دور نمی مونه . ( خواهشا احتیاط کنید
)
انشالله که خدا و مردم خوب شهر رو مد نظر داشته باشن . 
بنام خدا
چند وقتیه که توی این شهر به شنیدن انواع شایعات ریزو درشت عادت کردیم .
یکی از شایعاتی که من خیلی منتظر شنیدنش بودم راه اندازی یک سایت برای شهرداری خشکبیجار بود که امروز یکی ( همینطوری بی منظور و الکی) بهم گفته که تو فکرش هستن تا راه اندازیش کنن .
راه اندازی سایت برای یه شهرداری میتونه خیلی تو گسترش روابط بین مردم و مسئولین اثر گذار باشه . به عنوان مثال :
- ارتباط بدون واسطه مردم و مسئولین
- انتقاد مستقیم و راحت مردم نسبت به عملکرد مسئولین
- ارئه راه کار و پیشنهادات توسط مردم
- انتشار نتایج جلسات شورا و شهرداری
- شفاف سازی عملکرد شورا و شهرداری
- پیگیری مشکلات مردم در کمترین وقت ممکن
- رجوع به اطلاعات شورا و شهرداری بصورت 24 ساعته
- انشتار سریع اعلامیه های شهرداری و خبرنامه ها
- و بسیاری دیگر از مزایا
انشالله که خیره
- یه شایعه دیگه هم شنیدیم که بستر اینترنت پر سرعت خشکبیجار فراهمه
البته ما تا ده هزار سال نوری آینده چشم امیدی به مسئولین این شهر در این باره نداریم ، چون اینقدر دست توی کار زیاده و بروکراسی بازی داره که احتمالا سه نسل طول میکشه .
( شایعه کاندیدا شدن یکی از شورای شهر به عنوان شهردار هم همچنان (خیلی زیاد ) به قوت خود باقی است ) 
نمی دونم چرا مدتیه درباره ی هر چی من اینجا می نویسم، بعدش یه خبر بد می رسه! یه روز نوشتم کاش رویه های خوب آقای اباذری ادامه دار باشه، هنوز نوشتن تموم نشده بود که خبر دادن اباذری رفت! چند روز پیش نوشتم هیچ شایعه ای درباره ی شهردار آینده به گوش نمی رسه، یه «گوش شیطون کر» نگفتم، شایعات رسید. که ایکاش نمی رسید. انگلیسیها یه ضرب المثل دارن تو این مایه ها که «بی خبری، خوش خبریه!» (No news, good news) حالا حکایت ماست، شایعه مایعه نبود، خدا رو شکر نکردیم، شایعات اومد. تنها اثر اومدنش هم انداختن لرزه بر تن و بدن نحیف ما بود. متأسفانه در شایعات واصله اسم یه آقای محترمی به عنوان شهردار مطرح شده، که البته آدم خوبیه (من معتقدم همه ی آدما خوبن، مگر اینکه خلافش ثابت بشه) ولی فکر نمی کنم گزینه ی مناسبی برای شهرداری باشن. البته برای جلوگیری از هرگونه مشکلات بعدی فعلا از ذکر نام ایشون معذورم. اما اگر شایعات صحت داشته باشه و این نام در شورا مطرح باشه جای تأسف داره. البته نکته ی امیدوار کننده اینه که ایشون شرایط قانونی لازم جهت احراز پست شهرداری رو ندارند ولی خب به امید قانون نمی شه نشست!!! بنابراین مصرانه از اعضای شورای شهر می خواهیم که بابا بی خیال! بعد یه دوره ی نسبتاً امیدوتر کننده، حالا توقع شهروندان بالا رفته (البته قاعدتاً باید اینطور باشه) و انتظار دارن که شهردار بعدی اگر بهتر از قبلی نیست، اگر برابر قبلی نیست، اگر یکم ضعیفتر از قبلی نیست، اگر خیلی ضعیفتر از قبلی نیست ... بابا دیگه داغون نباشه دیگه !!! آخه این عزیزی که مطرح شده نه سابقه ی کار اجرایی داشته، نه علم اینکارو داره، نه در رشته های مرتبط تحصیل کرده، نه ... فقط آدم خوبیه. باز تأکید می کنم لطفاً شورای شهر ما رو به دوران سیاه شهردارای قبلی (نذارید نام ببرم) بر نگردونه. در پایان هم بد نیست جهت اطلاع دوستان شورای شهر ، مختصری از ماده ی 1 آیین نامه اجرایی شرایط احراز سمت شهردار رو بیارم تا اطلاعات عزیزان بالاتر بره. متن کامل رو هم می تونید اینجا بخونید.
کسانی را می‌توان به سمت شهردار انتخاب نمود که دارای شرایط زیر باشند:
الف ـ تابعیت جمهوری اسلامی ایران .
ب ـ حتی المقدور متأهل و دارای حداقل (25) سال سن و (5)سال سابقه اجرایی در موقع انتخاب شدن.
پ ـ انجام خدمت وظیفه عمومی (دوره ضرورت) یا داشتن معافیت دایم در زمان صلح.
ت ـ اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی ایران وقانون اساسی.
ث ـ دارابودن حسن شهرت.
ج ـ داشتن توانایی جسمی و روحی برای انجام کار.
چ ـ نداشتن محکومیت کیفری که مستلزم محرومیت ا زحقوق اجتماعی باشد.
ح ـ دارابودن تحصیلات و تجربه به شرح زیر:
1.حداقل تحصیلات کارشناسی (لیسانس) برای شهرداریهای درجه (1تا6 )
2.حداقل تحصیلات کارشناسی (لیسانس) با گرایشهای مشخص شده توسط وزارت کشور برای شهرداریهای درجه (7تا10 )
3. برای شهرداریهای درجه (11 و 12) حداقل تحصیلات کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) با گرایشهای مشخص شده توسط وزارت کشور.
در آخر هم باید یادآوری کنم اینها فقط شرایط قانونیه. غیر از این شرایط دیگری هم لازمه مثل تجربه، مدیریت، تدبر، کاردانی و ... که احتمالاً شورای محترم بهتر از بنده واقفند.پس خواهش می کنم به شهر، شهروندان، ما و خودتون رحم کنید.
بنام خدا
اینهمه تبلیغات و اینهمه هزینه برای اینکه به مردم بفهمونن آب مایه حیات است . اسراف نکنید ، بریز و بپاش نکنید . اما جالبه خود اداره آب ذره ای اعتقاد به این امر نداره .
بیش از یکماه و نیمه که لوله قبل از کنتور ما نشتی پیدا کرده و مقدار قابل توجهی آب در حال هدر رفتنه ،لوله کش که آوردیم درستش کنه گفت این چون اونطرف کنتوره ما بهش دست نمی زنیم و باید از اداره آب برای تعمیرش اقدام کنن
جالبه ى توی این یکماه و نیمه ، هر چند روز یکبار پدرم هم مامور تعمیرش و هم سر پرستش و هم رئیس اداره رو دیده اما ظاهرا همکاران اداره آب زیاد رغبتی به تعمیر چیزایی که حتی ده دقیقه وقتشون رو بگیره ندارن چرا که درسته آب مایه زندگانیه اما وقت طلاست !!!
هر بار هم که حرف از تبلیغات بسیار تو خالی " آب مایه زندگانیست " یا اینکه " کارمندان زحمت کش فلان اداره " به میون میاد همچین حالتی پیدا میکنم : 
حالا آب هدر رفت رفت ، چه فرقی میکنه ، ما توی گیلان دقیقا کنار دریا هستیم ، به همین زودیا که آب تموم نمیشه ، چند نسل بعد هم به ما مربوط نیست ! ما همین که به زحمت کشان اداره آب معروفیم ما را بس 
لطفا با آهنگ " همه چی آرومه خوانده شود " 
من چقدر دلشادم ، من چقدر خوشحالم
جعفر آقا اینجاست به خودم میبالم
میخریم ما از این ، جعفر آقا شمعی
نا نشینن توی ، تاریکی یک جمعی
چون میاد بادی یا میباره بارونی !
قطع میشه برق ما ، میشه باز مهمونی 
یکی دنبال شمع یکی هم آتیشه
شمع ها رو میارن چه رومانتیک میشه
همه باز دلشادیم ، همه باز خوشحالیم
چه تشکر ها کز مسئول برق داریم!
چون خودش میدونه زندگیمون سخته
چیزی که نداریم توی روزها وقته
قطع میکنه برقو ، تا نشیم ما کانکت
با نت پرسرعت ، همچونان یک وانت
بشینیم ما پیش همدیگه که باید
زور اگه نباشه ما نشینیم شاید
خلاصه یک عمریست که ما مدیون برق
سر هر صبح دعا " برق دنیاشان قطع "
زندگی مان بد نیست ، چشم شیطان هم کور
همیشه برق قطع نیست ، نشیم از انصاف دور
شاعر : اینجانب ( مفلوک الدوله بی سامان خشکبیجاری )
براساس سرشماری سال 1385جمعیت خشکبیجار (2,186خانوار) برابر با 7,488نفر بوده است.[?]
بخش خشکبیجار با بخش های خمام و لشت نشاو کوچصفهان همسایه است.
شغل اکثر مردمان آن کشاورزی و دامپروری به شکل سنتی و اکثرا کشت برنج می‌باشد.
بقعه آقا سید محمد شیشه گوراب در یکی از روستاهای این شهر واقع است که
با توجه به موقعیت زیبای جغرافیایی سالانه مسافرین زیادی از آن بازدید می
نمایند
شهر خشکبیجار در هفته روزهای دوشنبه و پنج شنبه دارای بازار محلی می
باشد که از روستاهای اطراف برای خرید و فروش محصولات خود به این بازار
می‌آیند.
برای دیدن عکس در اندازه واقعی عکس را روی سیستم خود ذخیره کنید.
شغل اکثر مردمان آن کشاورزی و دامپروری به شکل سنتی و اکثرا کشت برنج می‌باشد.
