نمی دونم چرا مدتیه درباره ی هر چی من اینجا می نویسم، بعدش یه خبر بد می رسه! یه روز نوشتم کاش رویه های خوب آقای اباذری ادامه دار باشه، هنوز نوشتن تموم نشده بود که خبر دادن اباذری رفت! چند روز پیش نوشتم هیچ شایعه ای درباره ی شهردار آینده به گوش نمی رسه، یه «گوش شیطون کر» نگفتم، شایعات رسید. که ایکاش نمی رسید. انگلیسیها یه ضرب المثل دارن تو این مایه ها که «بی خبری، خوش خبریه!» (No news, good news) حالا حکایت ماست، شایعه مایعه نبود، خدا رو شکر نکردیم، شایعات اومد. تنها اثر اومدنش هم انداختن لرزه بر تن و بدن نحیف ما بود. متأسفانه در شایعات واصله اسم یه آقای محترمی به عنوان شهردار مطرح شده، که البته آدم خوبیه (من معتقدم همه ی آدما خوبن، مگر اینکه خلافش ثابت بشه) ولی فکر نمی کنم گزینه ی مناسبی برای شهرداری باشن. البته برای جلوگیری از هرگونه مشکلات بعدی فعلا از ذکر نام ایشون معذورم. اما اگر شایعات صحت داشته باشه و این نام در شورا مطرح باشه جای تأسف داره. البته نکته ی امیدوار کننده اینه که ایشون شرایط قانونی لازم جهت احراز پست شهرداری رو ندارند ولی خب به امید قانون نمی شه نشست!!! بنابراین مصرانه از اعضای شورای شهر می خواهیم که بابا بی خیال! بعد یه دوره ی نسبتاً امیدوتر کننده، حالا توقع شهروندان بالا رفته (البته قاعدتاً باید اینطور باشه) و انتظار دارن که شهردار بعدی اگر بهتر از قبلی نیست، اگر برابر قبلی نیست، اگر یکم ضعیفتر از قبلی نیست، اگر خیلی ضعیفتر از قبلی نیست ... بابا دیگه داغون نباشه دیگه !!! آخه این عزیزی که مطرح شده نه سابقه ی کار اجرایی داشته، نه علم اینکارو داره، نه در رشته های مرتبط تحصیل کرده، نه ... فقط آدم خوبیه. باز تأکید می کنم لطفاً شورای شهر ما رو به دوران سیاه شهردارای قبلی (نذارید نام ببرم) بر نگردونه. در پایان هم بد نیست جهت اطلاع دوستان شورای شهر ، مختصری از ماده ی 1 آیین نامه اجرایی شرایط احراز سمت شهردار رو بیارم تا اطلاعات عزیزان بالاتر بره. متن کامل رو هم می تونید اینجا بخونید.
کسانی را میتوان به سمت شهردار انتخاب نمود که دارای شرایط زیر باشند:
الف ـ تابعیت جمهوری اسلامی ایران .
ب ـ حتی المقدور متأهل و دارای حداقل (25) سال سن و (5)سال سابقه اجرایی در موقع انتخاب شدن.
پ ـ انجام خدمت وظیفه عمومی (دوره ضرورت) یا داشتن معافیت دایم در زمان صلح.
ت ـ اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی ایران وقانون اساسی.
ث ـ دارابودن حسن شهرت.
ج ـ داشتن توانایی جسمی و روحی برای انجام کار.
چ ـ نداشتن محکومیت کیفری که مستلزم محرومیت ا زحقوق اجتماعی باشد.
ح ـ دارابودن تحصیلات و تجربه به شرح زیر:
1.حداقل تحصیلات کارشناسی (لیسانس) برای شهرداریهای درجه (1تا6 )
2.حداقل تحصیلات کارشناسی (لیسانس) با گرایشهای مشخص شده توسط وزارت کشور برای شهرداریهای درجه (7تا10 )
3. برای شهرداریهای درجه (11 و 12) حداقل تحصیلات کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) با گرایشهای مشخص شده توسط وزارت کشور.
در آخر هم باید یادآوری کنم اینها فقط شرایط قانونیه. غیر از این شرایط دیگری هم لازمه مثل تجربه، مدیریت، تدبر، کاردانی و ... که احتمالاً شورای محترم بهتر از بنده واقفند.پس خواهش می کنم به شهر، شهروندان، ما و خودتون رحم کنید.
حدود 2 هفته است که خشکبیجار شهردار نداره!معلوم هم نیست که کی شهرداردار(!) می شه. هنوز هم هیچ شایعه ای در مورد شهردار آینده به گوش نمی رسه (جز اینکه آب و هوای سنگر به آقای اباذری نساخته و شاید برگرده همیجا ور دل خودمون!) اما سؤال من اینه که آیا شورای شهر اصلا به فکر انتخاب شهردار هست یا نه؟ آیا شورای خدوم شهر خشکبیجار که با عنایت حقتعالی و مجلس شورای اسلامی دوره ی خدمتشون هم 2 سالی تمدید شده، اساساً تا کنون گزینه ای رو هم بررسی کردن؟ بد نیست اعضای محترم شورا هم کم کم یاد بگیرند از امکانات موجود (شامل بنر و تریبون های مختلف) برای ارائه ی گزارش به مردم(=رأی دهندگان) گاهی استفاده کنند. در این راستا چند سؤال دیگر نیز مطرح می باشد که مختصراً به اینها میشه اشاره کرد:
-آیا اعضای محترم شورا می دونند که شهردار 2 هفته است رفته؟
-آیا نمایندگان شجاع مردم اساساً وقت دارن در جلساتشون بحث انتخاب شهردارو مطرح کنن؟
-آیا در این زمینه گزینه ای هم مطرح می باشد؟
-آیا شورا می دونه که وظیفه ای به عنوان انتخاب شهردار داره؟
-آیا اصلاً انتخاب شهردار واقعاً وظیفه ی شوراست؟
-آیا شورا منتظره تا شاهزاده ای سوار بر اسب سپید بیاد و سکان اداره ی شهرو در دست بگیره؟
-یا اینکه منتظرن که بچه های بالا! یکی رو بفرستن برای شهرداری؟
-آیا اساساً شهر نیازی به شهردار داره؟
-آیا اصلاً موجودی به نام شهردار فایده ای هم داره؟
-آیا همه چی آرومه؟
-آیا من حالم خوبه؟
-آیا ...
بسه دیگه! فعلا همینا رو جواب بدید تا جلسه ی بعد!!!
(کلان + تر = بزرگ + تر)
اینم عکسای مربوط به پست قبلی.
ظاهرا آقای اباذری به عنوان بخشدار سنگر منصوب شدند.برای ایشون در پست
جدید آرزوی موفقیت می کنیم.
برای دیدن عکس بزرگ روی عکسها کلیک کنید
چند روزیه در سطح شهر بنرهایی نصب شده که کارهای انجام شده توسط شهرداری در یکسال اخیر رو بیان می کنه. در این رابطه چند نکته به ذهنم رسید که مطرح کنم:
اولین نکته ی قابل تقدیر نفس عمله! همین که شهروندان اینقدر محترم به حساب اومدن که شایستگی اطلاع از کارهای انجام شده رو داشته باشن، خودش گام مهمیه.قابل ذکره که امروزه تو دنیا بحث مشارکت شهروندان در اداره شهر به طور خیلی جدی مطرحه و میشه گفت که اولین قدم در این زمینه آگاهی شهروندان از امور شهره. تو کشور خودمونم، هم در قانون شهرداری و هم در قانون شوراها، هر دوی این نهادها در مواردی موظف به ارائه ی گزارش به شهروندان شدن که متأسفانه عملاً انجام نمیشه. بنابراین میشه این اقدام شهرداری رو به فال نیک گرفت (البته به شرطی که استمرار داشته باشه).
نکته مثبت بعدی در این گزارش حجم وسیع آسفالت معابره که در این مدت انجام شده. همه می دونیم که یکی از مشکلات مشترک همه ی شهرها آسفالته. تقریباً هیچ شهری نیست که مردمش از چاله چوله ی خیابونا گله و شکایت نداشته باشن. تو شهر ماهم که کوچه های زیادی هستن که با توسعه ی شهر در این سالهای اخیر بوجود اومدن و هنوز خاکیند.و انصافاً آسفالت کار سخت و پرهزینه ایه.این که این تعداد کوچه تو این یکسال آسفالت شده جای تشکر داره.
کار بعدی که خیلی هم مهمه ممیزی املاک سطح شهره. ممیزی املاک طبق قانون یکی از وظایف شهرداریه که هر 5 سال یکبار باید انجام بشه. عجالتاً بنده که حدود یک ربع قرن (!) سن دارم، یادم نمیاد که آخرین بار کی تو این شهر انجام شده. اهمیتش هم به خاطر اینه که در عین پر هزینه بودن یک کار زیربنائیه که اگرچه به ظاهر دیده نمیشه اما در برنامه ریزی های آینده و برای تصمیم گیری صحیح خیلی کاربردیه. البته من از کیفیت انجام این کار اطلاعی ندارم اما به هر کیفیتی نفس پرداختن بهش قابل تقدیره.
کار مثبت دیگه که قبلاً هم درباره ش اینجا صحبت شده، توجه به ظاهر شهر و زیبا سازی اونه.
اما در کنار این نکات مثبت بد نیست چندتا انتقاد هم مطرح کنیم:
یه نکته کارهائیه که در بهشت فاطمه انجام شده.هر چند سروسامونی به وضعیت نا به سامان اونجا داده شده، اما به نظر می رسه که یکم زیاد از حد به گورستان شهر پرداخته شده.اون حجم وسیع کفسازی، در شرایطی که خیلی از پیاده روهای شهر داغونه، یکم غیر منطقی به نظر می رسه.با توجه این که شهر ما از نظر فضاهای تفریحی زیر خط فقر مطلق به سر می بره و تنها پارک شهر که در نقطه ی نامناسبی هم قرار گرفته خیلی کوچیکه، دیدن محوطه سازی های گسترده در قبرستان، که اوجا رو به شکل یه پارک درآورده، تعجب آوره. ضمن اینکه باید توجه داشته باشیم که بهشت فاطمه عملاً در داخل شهر قرار گرفته و طبق استانداردهای شهرسازی کم کم باید به فکر یک قبرستان جدید در خارج محدوده ی شهر بود. مضافاً بر اینکه در طرح هادی شهر هم برای اون منطقه کاربری دیگه ای تعیین شده.بنابراین فکر می کنم که بخش اعظم اون هزینه ها می تونست جای مفید تری صرف بشه.
بحث بعدی برگزاری برنامه های فرهنگیه. البته خیلی خوبه که شهرداری به امور فرهنگی اهمیت می ده.اما لازم نیست که خودش مستقیماً وارد کار بشه (چون خودش کارای زمین مونده ی زیادی داره) می تونه این کارو از طریق نهادهای فرهنگی مثل هیئتهای مذهبی یا گروههای هنری و با حمایت و پشتیبانی از اونها انجام بده.
با یک نگاه کلی به گزارش عملکرد ارائه شده، به نظر میرسه که اولویت کاری شهرداری در یکسال گذشته با کارهایی بوده که زود به نتیجه برسند. در واقع بیشتر همت شهرداری به کارهای اصطلاحا روبنایی معطوف بوده.در حالی که نیاز اساسی این شهر امروزه بیشتر زیربنائیه. اون چیزی که باعث شده خشکبیجار به اندازه ی شهر های همجوار مثل خمام و کوچصفهان رشد نکنه همین مسأله است. طرح هادیی که امروز در شهرداری ملاک عمله، در سال 76 تهیه شده (دوره طرح هادی 10 ساله است) ضمن اینکه بسیار ضعیف و پرانتقاده (و شایعه که در زمان تهیه اش برخی اعمال نفوذها صورت گرفته!). بدتر از اون طرح تفصیلیه که مربوط به سال هفتاده در حالی که دوره ی طرح تفصیلی 5 ساله است.و همین ها باعث شده که ساخت و ساز در شهر با مشکلات زیادی روبرو باشه که این مسأله روند توسعه ی شهرو مختل می کنه.با همه ی اینها اما متأسفانه در این زمینه ها کاری صورت نگرفته. اما جذابیت کارهای زود بازده اینه که مردم اونو سریع و مستقیما لمس می کنند و سیل پیامهای تشکر روانه میشه ولی کارهای زیربنایی ممکنه سالها بعد نتیجه ش دیده بشه. نمونه ش همین تعریض بلوار مطهری که خیلی سریع پیش رفت، نتیجه ی آماده بودن زیرسازیش بود که 15 – 16 سال پیش در زمان شهرداری آقای صبوری ساخته شده بود. با این اوصاف اگه یکم بدبین باشیم باید فکر کنیم که قراره این شهر بازم سکوی پرتاب افراد به پست های بالاتر باشه ولی ما کلاً بدبین نیستیم خداروشکر!
نکته ی آخر اینکه خدماتی که در یک شهر انجام میشه صرفاً حاصل زحمات یک فرد نیست و افراد زیادی در این زمینه خدمت می کنن که عمدتاً هم دیده نمی شن. از جمله ی این افراد پرسنل زحمت کش شهرداری از کارگران و کارمندان و کارشناسان هستن که دست همه شون درد نکنه!
در حین نوشتن این مطلب خبردار شدم که آقای شهردار دارن از این شهر می رن (این دفعه دیگه جدی جدی). اگه راست باشه حیف شد چون با اومدن ایشون شهر یه تکونی خورده بود و امیدوار بودیم که در مسیر پیشرفت قرار بگیره.امیدوارم این مسیر ادامه داشته باشه و ایشون هم هرجا هستن موفق باشن.